جدول جو
جدول جو

معنی صمغ اعرابی - جستجوی لغت در جدول جو

صمغ اعرابی(صَ غِ اَ)
رجوع به صمغ عربی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صمغ عربی
تصویر صمغ عربی
در علم زیست شناسی صمغی که از درخت ارژن، نوعی اقاقیا و بعضی اشجار دیگر به دست می آید و مصرف دارویی دارد
فرهنگ فارسی عمید
(صَ غِ عَ رَ)
صمغ اعرابی. صمغ درخت طلح است. صاحب اختیارات بدیعی آرد: بهترین صمغهابود و نیکوترین او آن بود که صافی بود و چوب اندک داشته باشد و سپید و شفاف بود و چون در آب نهند زود بگدازد و طبیعت آن معتدل بود و گویند گرم و گویند سردو خشک بود و در وی قبضی بود و جفافی به اعتدال و سرفۀ گرم را نافع بود و آواز صافی کند و قوت بدهد و اسهال صفرائی را نافع بود و مقدار مأخوذ از وی دو مثقال بود و خشونت سینه و حلق و قصبه و شش را نافع بود و حدت ادویه بشکند. اسحاق گوید: مضر است به سفل و مصلح وی کتیرا بود و بدل آن صمغ بادام و حب الاس. گویند مصلح وی شراب صندل و گلاب است. (اختیارات بدیعی)
لغت نامه دهخدا